مداحی





۱۸ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

 

                                                   

 

دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد

چشم حرامی با حرم روبرو شد

بیا برگرد خیمه ای کس و کارم

منو تنها نگذار ای علمدارم

آب به خیمه نرسید فدای سرت

حسین قامتش خمید فدای سرت

از تو خبر دارم با دستای خونی

زهرا وساطت کرد تو میدون بمونی

تو که پیرم کردی ای پناه من

زمین گیرم کردی ای سپاه من

پیر شده برادرت فدای سرت

خونه چشم خواهرت فدای سرت

علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا

منم روشنگر بزم عالمین. منم فرمانده عشاق الحسین. علمدار نشأتین

حسین امیر کربلای تویی میر خیمه ها منم

ببین که مانده رشته عشق تو به گردنم

علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا

منم که شیر سرخ این مکتبم. ببین در خیمه آمد جان بر لبم. عزادار زینبم

حسین بیا و رخصتم بده تا روم به علقمه

به خاطر رقیه ات به عشق وصل فاطمه

علی العباس واویلا حسین تنهاست واویلا

دریافت                                                                  حجم: 3.89 مگابایت
 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مهر ۹۵ ، ۱۱:۱۴
علیرضا یزدانی

 

 

در بین آغوشم سر ذوالجناحت

با اشک من غوغا شده خیمه گاهت

دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد

چشم حرامی با حرم روبرو شد

به دنبالت تا میدان دویدم من

کمی آهسته تر که بریدم من

رحم کن به خواهرت مرا هم ببر

حسین جان مادرت مرا هم ببر

پا در رکاب و دل به دریا سپردی

چشمان زینب را به سینه فشردی

بیا قبل از رفتن ای کس و کارم

به حلقومت یک بوسه بدهکارم

ای غریب تشنه لب مرا هم ببر

رسید جان من به لب مرا هم ببر

دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد

چشم حرامی با حرم روبرو شد

بیا برگرد خیمه ای کس و کارم

منو تنها نگذار ای علمدارم

آب به خیمه نرسید فدای سرت

حسین قامتش خمید فدای سرت

رحم کن به خواهرت مرا هم ببر

حسین جان مادرت مرا هم ببر

دریافت                                          حجم: 3.42 مگابایت

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۵ ، ۲۳:۲۱
علیرضا یزدانی

 

 

 

 

 

 

اذا زلزلت الارض،زمین محشر عظماست

چه شوریست چه غوغاست،از این حال زمین لرزه به دلهاست

نه پستی نه بلندی و نه دریاست

رسیدست همان روز قیامت ، همان لحظه موعود

که فرمود خدا زود رسد زود...

خلائق همه در حال فرارند، و بی تاب و قرارند

آرام ندارند و این روز همان روز حساب است

همان روز سوال است و جواب است

که مردم همه اینگونه پریشند

نه در فکر پسر یا پدر و مادر و فرزند

همه در پی خویشند

و مردم همگی مست ، همه بی خود و مدهوش

که ناگاه رسید از سوی حق نغمه چاووش:

الا اهل قیامت همه ساکت و سرها همه پایین

و ای جمله خلائق همه خاموش !

شده گوش سراسر همه عرصه محشر

پر از آیه کوثر،ملائک همه در شور

غزل خوان همه سرمست شمیم گل حیدر،گل یاس پیمبر

چه حالیست ، خبر چیست مگر کیست قدم رنجه نمودست به محشر

یگانه گوهر حضرت داور، الله اکبر ...

یا حضرت زهرا ، صدیقه اطهر...

ملائک همگی بال گشودند و فرش قدم مادر سادات نمودند

آری خبر این است ، امید همه آمد

جبریل صدا زد که خلائق انگیزه خلق دو جهان فاطمه آمد

و مبهوت جلالش همه ناس ، پیچید به محشر همه جا عطر گل یاس

زهراست و آن وعده شیرین شفاعت،بر چشم ترش اشک نشستست چو الماس

بر دست کبودش ، اسباب شفاعت همان دست جدا از تن عباس

و زهرا شده گریان اباالفضل،هم گریه کن و نوحه سرای غم چشمان اباالفضل

مردم همه ساکت همه مبهوت ، و حیران اباالفضل

کین فاطمه ابر کرم و رحمت و عشق است

کز او شده جاری به لب خشک زمین بارش باران اباالفضل

ناگاه همه از دهن یاس شنیدند ، الله قسم میدهمت جان اباالفضل

سوگند تو را حق دو دستان اباالفضل

بر فاطمه ات بار الها تو ببخشا ، هر کس که زده دست به دامان اباالفضل

و یاران اباالفضل ، همه مات از آن هیبت عباس

انگار نه انگار که این روز حساب است

یک بار دگر روضه و گریه ، یک بار دگر سینه زنی غربت عباس

زهراست کند نوحه سرایی ، آری شده برپا به قیامت یک بار دگر هیئت عباس

عباس همانی که قتیل و العبرات است

هر قطره مشکش،آبی ز حیات است

شرمنده ز شرمندگی اش آب فرات است

با گریه زهرا ، دیدند ملائک همگی اشک خدا ریخت

با نام اباالفضل و دستان شفیعش،ترس از جگر اهل ولا ریخت

ناگاه در آن حال پریشان دل مادر سادات

آمد ز سوی حضرت معبود ندایی

که زهرا تو همه کاره مایی

تا باز به چشم همه خصم رود خار

تا باز ببینند همه وعده دادار

تا کور شود هر که به دنیا ز حسد کرد

حق تو و فرزند تو را ضایع و انکار

بخشم به تو هر کس که تو فاطمه گویی

ای شیر زن حیدر کرار...

 

دریافت                                       حجم: 1.78 مگابایت

 
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مهر ۹۵ ، ۲۱:۱۳
علیرضا یزدانی